دلم که میگیرد کودک میشوم
کفش هایم میشود تا به تا
آغوشی میخواهم که آرامم کند
عروسکی که همبازی دلتنگیهایم شود
و گلویی که بغض خفه اش نکند
بهانه گیر میشوم ؛
نق میزنم که این را میخواهم
که آن را میخواهم
ولی هیچ کس نمیداند
که بجز تو هیچ نمیخواهم ....
دلم که میگیرد کودک میشوم
کفش هایم میشود تا به تا
آغوشی میخواهم که آرامم کند
عروسکی که همبازی دلتنگیهایم شود
و گلویی که بغض خفه اش نکند
بهانه گیر میشوم ؛
نق میزنم که این را میخواهم
که آن را میخواهم
ولی هیچ کس نمیداند
که بجز تو هیچ نمیخواهم ....